افسردگی
نویسنده: غلامرضا ترابی پاریزیدر این نوشته با مطالب زیر آشنا میشوید:
تعریف اختلال افسردگی
افسردگی یک بیماری طبی است. غم و ناامیدی در زندگی روزمره ممکن است نوعی افسردگی باشد که با احساس خستگی یا ملامت فراوان همراه است. وقتی افسرده هستیم معمولا نمی توانیم در مواجهه با شرایط مختلف مانند اخبار خوب یا اتفاقات خوشایند تغییری در روحیه خود ایجاد کنیم. افسردگی یک دوره عادی در مسیر زندگی نیست. بیماری افسردگی در ایران نسبتا شایع است. بر اساس آخرین آمارها حدود 14 درصد مردم ایران در طی دوره یکساله مبتلا به نوعی از افسردگی هستند.
علائم افسردگی چه چیزهایی هستند؟
- ناراحتی یا خلق غمگین.
- کاهش علاقه به داشتن فعالیت یا لذت نبردن از فعالیتها.
- تغییر قابل توجه در اشتها یا وزن.
- اختلال خواب.
- بیقراری حرکتی یا کندی.
- خستگی یا کمبود انرژی.
- احساس گناه و بیارزشی.
- فکر مرگ یا خودکشی.
علل افسردگی چیست؟
افسردگی یک بیماری پزشکی است که شامل علت های چند گانه ای نظیر: زیستی، روانی و اجتماعی است. علایم افسردگی نشان دهنده عدم تعادل در سیستم شیمیایی مغز هستند. این عدم تعادل اغلب به علت عوامل شایعی نظیر ژنتیک، استرس یا تغییرات ناشی از سایر بیماری ها همچون دیابت، سرطان، بیماری قلبی و یا بیماری پارکینسون اتفاق می افتد. گاهی اوقات افسردگی می تواند بدون هیچ عامل آشکارساز مشخصی ایجاد شود.
مدل زیستی روانی اجتماعی افسردگی
مدل زیستی-روانی-اجتماعی نشان دهندهی رویکردی جامع برای درک اختلالات سلامت روان با ادغام عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی است. این چارچوب فرض میکند که هیچ عامل واحدی نمیتواند پیچیدگیهای شرایط سلامت روان را بهطور کامل توضیح دهد، بلکه تعامل بین این عناصر است که به ایجاد و تداوم اختلالاتی مانند افسردگی کمک میکند. با در نظر گرفتن ماهیت چندوجهی سلامت روان، این مدل راهبردهای درمانی جامعتر و موثرتری را فراهم میکند.
در توسعه مدل زیست روانی-اجتماعی، دکتر جورج انگل نقشی محوری ایفا کرد. کار او در اواخر قرن بیستم رویکرد رایج زیست پزشکی را که عمدتاً بر جنبه های فیزیکی بیماری متمرکز بود، به چالش کشید. انگل برای دیدگاهی فراگیرتر استدلال کرد که وضعیت روانشناختی و زمینه اجتماعی-اقتصادی بیمار را در نظر میگیرد و اساساً نحوه رویکرد متخصصان مراقبتهای بهداشتی را به تشخیص و درمان تغییر میدهد.
مروری بر مدل زیست روانی اجتماعی
مدل زیست روانی اجتماعی امروزه به طور گسترده توسط حرفه های بهداشت روان پذیرفته شده است. این مدل نشان میدهد که عوامل بیولوژیکی، روانشناختی و اجتماعی با توجه به ارتقای سلامت یا ایجاد بیماری به هم مرتبط و مهم هستند. به عبارت دیگر، ذهن و بدن چیزهای مستقل و جدا از هم نیستند (همانطور که قبلاً تصور می شد)، بلکه چیزهایی متصل و وابسته به هم هستند (اگر واقعاً چیزهای جداگانه ای باشند). آنچه بر بدن تأثیر می گذارد اغلب بر ذهن تأثیر می گذارد. و بالعکس، آنچه بر ذهن تأثیر می گذارد اغلب بر بدن نیز تأثیر می گذارد. سلامتی یا بیماری صرفاً به وضعیت جسمانی فرد بستگی ندارد، بلکه تحت تأثیر وضعیت روانی و اجتماعی آن شخص نیز قرار دارد.
عوامل بیولوژیکی در افسردگی
مدل زیستی-روانی-اجتماعی پزشکان را تشویق میکند تا با بررسی همه عوامل بیولوژیکی، روانشناختی و اجتماعی مرتبط که ممکن است در ایجاد یا حفظ این اختلال نقش داشته باشند، پدیدههایی مانند افسردگی را توضیح دهند. با توجه به عوامل بیولوژیکی، مشخص شده است که افراد افسرده اغلب به طور قابل توجهی از نظر عملکرد غدد درون ریز (هورمون)، ایمنی و سیستم انتقال دهنده های عصبی دچار اختلال می شوند. علاوه بر این، افسردگی می تواند فرد را در برابر ابتلا به طیف وسیعی از اختلالات فیزیکی آسیب پذیرتر کند. به طور مشابه، فردی که دارای یک اختلال جسمی است اغلب بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی است. تحقیقات همچنین نشان می دهد که ژن ها می توانند بر انتقال افسردگی از نسلی به نسل دیگر تأثیر بگذارند.
عوامل روانی و اجتماعی در افسردگی
عوامل روانشناختی مؤثر بر افسردگی عبارتند از الگوهای منفی مشخصه تفکر، نقص در مهارت های مقابله، مشکلات قضاوت، و اختلال در هوش هیجانی (توانایی درک، درک و بیان احساسات) که افراد افسرده تمایل به نشان دادن آنها دارند. تا حدودی، این عوامل روانشناختی میتوانند تحتتاثیر زیستشناسی قرار گیرند (مثلاً خلق و خوی ذاتی افراد، یا ویژگیهای شخصیتی مبتنی بر بیولوژیکی آنها، میتواند بر افراد تأثیر بگذارد که کم و بیش به روشهای مشخصه افسردگی عمل کنند) و از عوامل اجتماعی مانند به عنوان اینکه چه رفتارهای مقابله ای برای افراد (مثلاً توسط والدین و معلمان آنها) در حین رشد الگوبرداری می شود.
افراد همچنین می توانند در نتیجه عوامل اجتماعی مانند: تجربه موقعیت های آسیب زا، جدایی زودهنگام، عدم حمایت اجتماعی یا آزار و اذیت (قلدری) افسرده شوند. تحقیقات نشان داده است که رویدادهای اجتماعی استرس زا می توانند به عنوان محرک هایی برای روشن و خاموش کردن ژن ها عمل کنند و باعث تغییرات در عملکرد مغز شوند. از طریق این مسیر، یک عامل استرس زا اجتماعی می تواند یک علت فیزیکی افسردگی را تحریک کند. علل محیطی و اجتماعی افسردگی نیز می تواند بسیار ظریف تر از آسیب واقعی باشد. لازم نیست افرادی که در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند به دلیل اینکه چگونه در مورد ارزش خود یا توانایی خود در پاسخگویی موفقیت آمیز به وظایف و استرس های موجود در زندگی روزمره فکر می کنند، نسبت به خود یا آینده خود احساس منفی داشته باشند. .
وابستگی متقابل عوامل در افسردگی
مدل زیست روانی-اجتماعی نشان میدهد، و شواهد علمی تمایل به تأیید دارند، که عوامل وابسته به هم که در بالا مورد بحث قرار گرفتیم (عوامل بیولوژیکی، روانشناختی و اجتماعی) همه در نهایت بر یکدیگر تأثیر میگذارند و به روشی وابسته به یکدیگر تغذیه میکنند. افسردگی می تواند ناشی از عواملی باشد که در ظاهر مستقل از یکدیگر به نظر می رسند. همچنین، از آنجایی که یک عامل تمایل به تأثیرگذاری بر عوامل دیگر دارد، ممکن است واکنش فیزیکی به یک عامل استرس زا اجتماعی یا روانی داشته باشد و بالعکس. این ماهیت وابسته به هم؛ نحوه تأثیر عوامل مختلف افسردگی بر یکدیگر؛ هنگام تلاش برای ایجاد توضیح کامل افسردگی، ضروری است که همه عوامل در نظر گرفته شوند.
درمان افسردگی چگونه است؟
افسردگی قابل درمان است. درمان مناسب همچون تجویز دارو و روان درمانی میتواند در اغلب بیماران کمک کننده باشد. شما میتوانید در درمان خود به موفقیت و درمان مناسب برسید درصورتی که ارتباط تنگاتنگی را با پزشک خود برقرار کنید و مشکلات ناشی از بیماری و یا عوارض داروها و همچنین علائم پیشرفت درمان خود را به طور منظم با پزشک خود در میان بگذارید. با این کار احتمال بهبود افسردگی خود را بالا میبرید.
در طی درمان افسردگی مراقب موارد زیر باشید:
- خلق افسرده یا احساس ناامیدی: با پیشرفت درمان کم کم متوجه خواهید شد که کمتر احساس غم و اندوه میکنید. هر تغییر خوب و یا بدی را به پزشک خود اطلاع دهید و اگر ۲ تا ۴ هفته بعد از شروع درمان پیشرفتی نداشتید حتما پزشک را در جریان بگذارید .
- نداشتن میل یا لذت در فعالیتهای روزمره: در طی چند هفته از شروع درمان شما باید کم کم به فعالیتهایی که قبلا به آنها علاقهمند بودید مشغول شوید و از آنها لذت ببرید. هر وقت این اتفاق افتاد و یا اینکه پس از مدتی در این زمینه پیشرفتی نداشتید پزشک را مطلع سازید.
- دلسردی و نومیدی: با ادامه درمان شما باید احساس دلسردی و نومیدی کمتری داشته باشید. اگر این احساس بدتر شد. بسیار مهم است که با پزشک خود تماس بگیرید.
- افکار مرگ یا خودکشی: اگر در شما افکار مرگ و خودکشی وجود دارد ضروری است با پزشک خود و یا شمارههای اورژانس یا اورژانس اجتماعی یا صدای مشاور بهزیستی در سراسر کشور یا برای تهرانیها با رهآوا یا فوریتهای روانپزشکی ایران تماس بگیرید. از بیان افکار خودکشی نترسید و خجالت نکشید. این افکار و احساسات در بسیاری از موارد از علائم افسردگی هستند و اغلب با درمان بهتر می شوند.
- داروهای ضد افسردگی: مصرف به موقع داروهای ضد افسردگی مطابق با تجویز پزشک بسیار مهم است. اگر شما نمیتوانید دارو را مصرف کنید یا برخی اوقات یک یا چند نوبت مصرف دارو را فراموش میکنید یا هرگونه عارضهی جانبی را تجربه میکنید پزشک خود را مطلع کنید تا در مورد اقدامات لازم مانند تغییر میزان دارو و یا تغییر نوع دارو تصمیم گیری کند. قطع کردن داروها بدون مشورت با پزشکتان میتواند مضر باشد حتی اگر احساس میکنید حالتان بهتر شده است. قطع ناگهانی این داروها توسط بیمار به طور خودسرانه، میتواند موجب تشدید عوارض جانبی و یا حتی برگشت افسردگی شود.
چگونه میتوانید به خودتان کمک کنید؟
- شما نه تنها باید از نظر ذهنی فعال باشید بلکه از نظر جسمی نیز باید خود را فعال نگه دارید. میتوانید برای خودتان اهداف ویژهی روزانه و هفتگی برای فعالیتهای لذت بخش و مراقبت از خود تعیین کنید. حتی افرادی که مشکلات جسمی دارند مانند کسانی که فلج هستند میتوانند راههایی برای افزایش فعالیتهای خود و کمک به درمان افسردگیشان پیداکنند.
- مراقب خود باشید: برنامه ورزشی در منزل را پیگیری کنید. خودتان را فعال نگه دارید. برای استفاده از هوای تازه به بیرون بروید. به سلامت شخصی خود توجه کنید مانند خوردن غذای سالم استحمام و لباس زیبا.
- برای فعالیتهای لذت بخش زمانی را اختصاص دهید: تماشای فیلم، گوش دادن به موسیقی و انجام سرگرمی (خواندن، حل جدول و …).
- با کسانی که می توانند از شما حمایت کنند ارتباط برقرار کنید: به ایشان تلفن بزنید. با دوستانتان گپ بزنید. وقت بیشتری را با خانواده بگذرانید.
درمان دارویی افسردگی
داروهای زیادی در درمان افسردگی کاربرد دارند. مشهورترین آنها عبارتند از: سرترالین، سیتالوپرام، اسیتالوپرام، فلوکستین، ونلافاکسین، بوپروپیون و …
داروهای ضد افسردگی به کدامیک از علائم افسردگی کمک میکنند؟
داروهای ضد افسردگی به خلق غمگین، عدم لذت بردن از فعالیتها، بیاشتهایی، سرزنش خود، احساس ناامیدی، درماندگی و احساس گناه، کمبود انرژی، کمبود میل جنسی، مشکل تمرکز، احساس کندی، بیقراری و اشتغال فکری به مرگ یا خودکشی کمک میکنند.
نکات ضروری درمورد داروهای ضد افسردگی
- داروهای ضد افسردگی اعتیاد آور نیستند: برخی میگویند کسانی را میشناسیم که همیشه مجبور به مصرف دارو هستند و اگر دارو را کنار بگذارند حالشان بد میشود. این مسأله به معنای اعتیادآور بودن این داروها نیست. گروهی از بیماران دچار انواع مزمن بیماری میشوند. افسردگی مزمن به افسردگی گفته میشود که بیش از دو سال طول کشیده است. حدود یک چهارم بیماران افسرده ممکن است به بیماری مزمن مبتلا شوند. گروهی از این افراد به مصرف طولانی دارو نیاز پیدا میکنند و در صورت قطع دارو مجددا دچار علایم میشوند. این گروه از بیماران به دارو اعتیاد ندارند بلکه بیماری ایشان ماهیت مزمن دارد.
- مصرف درازمدت آنها ایمن است: بر اساس مطالعاتی که در سراسر دنیا انجام شده است فواید مصرف داروهای ضد افسردگی از مضرات آنها بیشتر بوده است. به یاد داشته باشید که عوارض خود بیماری افسردگی شامل از کار افتادن، انزوا، خودکشی، مشکلات خانوادگی همراه آن، عوارض جسمی مانند ضعف سیستم ایمنی بدن، فراموشی و … به مراتب از عوارض داروها بیشتر است.
- برای اینکه اثر کنند به زمان نیاز دارند: بنابراین ممکن است که مجبور باشید حتی تا هشت هفته برای شروع اثر آنها صبر کنید. وقتی این داروها خوب اثر میکنند که به صورت منظم مصرف شوند.
- نوع دارو و میزان مصرف آن از فردی تا فرد دیگر متفاوت است: اگر اطرافیان شما از دارویی استفاده میکنند و از آن راضی هستند هرگز سعی در امتحان کردن آن نداشته باشید. شاید برای شما داروی مناسبی نباشد. برای انتخاب دارو فقط با نظر روانپزشک عمل کنید.
- داروهای ضد افسردگی نمیتوانند به صورت مستقیم مشکلات زندگی فرد را حل کنند: اما میتوانند به فرد کمک کنند تا خود را تغییر داده و یا راه های مقابله بهتری بیابد.
عوارض شایع داروهای ضد افسردگی چیست؟
اکثر داروهای ضد افسردگی به راحتی تحمل میشوند و عارضهی کمی دارند. اغلب این عوارض در طی چند روز یا چند هفته اول درمان کم شده یا از بین میروند. از گفتن عوارض جانبی این داروها به روانپزشک خود خجالت نکشید. وی با تغییر دارو، تغییر دوز دارو و یا به کمک سایر داروها و سایر روش ها این عوارض را مدیریت خواهد کرد. برخی از عوارض را ممکن است به صورت زیر تجربه کنید:
بی اشتهایی خفیف، حالت، تهوع، ناراحتی گوارشی، خواب آلودگی، مشکل در به خواب رفتن، تنش و اضطراب، تعریق، حالت منگی، سردرد و تغییر در میل جنسی. درصورت بروز هرگونه عارضه حتما آن را به روانپزشک اطلاع دهید.
یک دورهی معمولی درمان با داروهای ضد افسردگی چگونه است؟
دوز بسیار کمی از دارو برای شروع درمان در چند روز اول تجویز میشود. کم کم میزان دارو به میزان استاندارد رسانده میشود. نکتهی بسیار مهم اینست که باید برای شروع اثر دارو صبر کرد. پس از دو هفته تغییراتی را احساس خواهید کرد و بعد از آن علایم آرام آرام بهبود مییابند. گاهی ۸ هفته طول میکشد تا دارو تأثیر کامل خود را بگذارد. پیدا کردن داروی مناسب برای شما ممکن است نیاز به چند بار امتحان کردن دارویهای متفاوت داشته باشد. در صورتی که دارویی با شما سازگار نبود نا امید نشوید. اجازه دهید تا پزشکتان داروهای دیگری را امتحان کند تا داروی مناسب شما مشخص شود. برای افسردگی حداقل ۶ تا ۱۲ ماه باید دارو را ادامه دهید. مدت زمان درمان افسردگی از بیماری به بیمار دیگر متفاوت است. حتما از پزشک خود این سوال را بپرسید که طول مدت درمان من چقدر است.
در ابتدای درمان احتمالأ هر دو هفته الی هر یک ماه باید پزشک خود را ملاقات کنید. در طی این مدت که احتمالآ یک تا سه ماه طول خواهد کشید داروی مناسب شما و دوز آن مشخص خواهد شد. پس از تعیین داروی مناسب و دوز آن معمولا هر سه ماه نیاز به ویزیت خواهید داشت. البته اگر مشکلی برایتان ایجاد شد در اولین فرصت با پزشک تماس بگیرید و تا نوبت ویزیت بعدی صبر نکنید.
پس از اتمام دورهی درمان زیر نظر پزشک دارویتان آهسته و تدریجی قطع خواهد شد. در صورت باردار شدن و یا شیردهی حتما این مساله را با پزشک در میان بگذارید. در ابتدای شروع درمان از کارهایی که نیاز به هوشیاری کامل دارند مانند رانندگی پرهیز کنید. تا مطمئن شوید که داروها شما را خواب آلود نمیکنند. در صورت بروز خواب آلودگی جهت تنظیم یا تغییر دارو به پزشک مراجعه کنید.
رواندرمانی افسردگی
رواندرمانی یک اصطلاح کلی برای درمان افسردگی از طریق صحبت در مورد وضعیت خود و مسائل مربوط به آن با یک متخصص سلامت روان است. انواع مختلف رواندرمانی میتواند برای افسردگی مؤثر باشد، مانند درمان شناختی رفتاری، رواندرمانی بین فردی و رواندرمانی تحلیلی. به کمک روانپزشک خود میتوانید رویکرد مناسب رواندرمانی خود را انتخاب کنید. رواندرمانی به شما کمک کند تا:
- خود را با یک بحران یا سایر مشکلات فعلی تنظیم کنید.
- باورها و رفتارهای منفی را شناسایی کنید و آنها را با باورهای سالم و مثبت جایگزین کنید.
- الگوهای ارتباطی و تجربیات قبلی خود را کاوش کنید و با دیگران تعاملات بهتری ایجاد کنید.
- راههای بهتری برای مقابله و حل مشکلات پیدا کنید.
- مسائلی را که به افسردگی شما کمک میکند شناسایی کنید و رفتارهایی را که آن را بدتر میکند تغییر دهید.
- احساس رضایت و کنترل را در زندگی خود بهدست آورید و به کاهش علائم افسردگی مانند ناامیدی و عصبانیت کمک کنید.
- یاد بگیرید که برای زندگی خود اهداف واقعبینانه تعیین کنید.
- توانایی تحمل و پذیرش مشکلات را با استفاده از رفتارهای سالمتر توسعه دهید.
انتخاب بین درمان دارویی و رواندرمانی
درمان افسردگی بهاصطلاح باید شخصیسازس شود. یعنی بر اساس شواهد علمی و با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد بیمار برنامهی درمانی تنظیم شود. افراد مختلف به روشهای درمانی متفاوت پاسخ میدهند. بنابراین، اگر یک درمان کمکی نکرد، میتوان دیگری را اضافه کرد. تحقیقات نشان میدهد که رواندرمانی حتی برای افرادی که به داروها پاسخ خوبی نمیدهند میتواند مفید باشد.
رواندرمانی و داروها هر دو مستلزم این هستند که به درمان پایبند باشید. نتایج بهطور معمول یکشبه اتفاق نمیافتد. بنابراین، تنها زمانی درمان را شروع کنید که مایل به ادامهی آن به اندازه کافی باشید تا به شما کمک کند. بنابراین، مهم است که در مورد انواع درمان بهطور کامل با پزشک خود صحبت کنید و وی درمان را به گونهای توضیح دهد که بتوانید درک کنید. در صورت شک از پزشک خود بپرسید. او می تواند بهترین شواهد را به شما اطلاع دهد و توصیههای خاصی برای وضعیت شما ارائه دهد.
شدت افسردگی | تعریف | رواندرمانی | درمان دارویی | ترکیب دارودرمانی و رواندرمانی | الکتروشوک مغزی | تحریک مغناطیسی مغز |
---|---|---|---|---|---|---|
افسردگی خفیف | تعداد علایم کم و اختلال عملکرد خفیف | بهعنوان خط اول | معمولاً نیاز نیست | معمولاً نیاز نیست | نیاز نیست | نیاز نیست |
افسردگی متوسط | تعداد علایم و اختلال عملکرد متوسط | بهعنوان خط اول قابل قبول است | بهعنوان خط اول قابل قبول است | درمان ترکیبی مفید است | نیاز نیست | نیاز نیست |
افسردگی شدید | اختلال عملکرد شدید مانند وجود افکار خودکشی یا علایم روانپریشانه | بسیار مفید است اما بهتنهایی توصیه نمیشود. | ضروری | بهشدت توصیه میشود. | توصیه میشود. در موارد اورژانسی میتواند بهترین انتخاب باشد. | بهعنوان خط اول شواهد کافی ندارد. |
افسردگی مقاوم به درمان | عدم پاسخ به حداقل دو دورهی درمان دارویی و یک دورهی رواندرمانی استاندارد. | تغییر درمانگر یا رویکرد درمانی توصیه میشود. | تغییر دستهی دارویی یا تقویت با داروهای دیگر و درمان ترکیبی ممکن است مفید باشد. | بهشدت توصیه میشود. | ممکن است مفید باشد. | ممکن است مفید باشد. |
با این حال، تحقیقات نشان میدهد که با ترکیب داروها و رواندرمانی، شانس بهبود خود را افزایش خواهید داد. یک مطالعه نشان داد که افزودن رواندرمانی به درمان دارویی از مصرف دارو بهتنهایی در درمان افسردگی اساسی مفیدتر است. تحقیقات قبلی نشان داده است که یکی از دلایلی که درمان و دارو ممکن است مکمل یکدیگر باشند این است که اثرات متفاوتی بر مغز دارند. همچنین علاوه بر تسکین افسردگی، درمان ترکیبی ممکن است به جلوگیری از عود کمک کند.
اگر علائم شما خفیف یا متوسط است، اغلب منطقی است که با دارو یا رواندرمانی شروع کنید. اگر افسردگی شما خفیف است، شانس بسیار خوبی وجود دارد که به تنهایی به رواندرمانی پاسخ خوبی بدهید. به طور کلی، با شدیدتر شدن علائم، مهم است که دارو را زودتر در درمان خود در نظر بگیرید.
البته، همه گزینه های خود را با دقت در نظر بگیرید و آنها را با روانپزشک خود در میان بگذارید. اگر یک نوع درمان به تنهایی به شما کمک نمی کند – و بهخصوص اگر افسردگی شما در حال بدتر شدن است – در انجام هر دو درمان، یعنی دارو درمانی و رواندرمانی تردید نکنید (جدول 1).
سایر درمانهای خاص برای افسردگی
بهجز درمانهای اصلی که در بالا اشاره شد ممکن است در موارد اورژانسی مانند وجود افکار خودکشی جدی یا در زنان باردارد، افسردگیهایی که علایم روانپریشانه دارند و یا افسردگیهای مقاوم به درمان از الکتروشوک مغزی استفاده شود. ممکن است در برخی از موارد افسردگی مقاوم به درمان استفاده از تحریک مغناطیسی مکرر مغز از راه جمجمه (rtms) توصیه شود. درمان با اسپری بینی کتامین نیز ممکن است در برخی موارد کمککننده باشد.
خرافات رایج در مورد افسردگی
- نمی خواهم دارو مصرف کنم چون می خواهم به کارهایم برسم.
- یک اشتباه شایع در مورد داروهای ضد افسردگی اینست که بیماران فکر میکنند در صورت مصرف دارو بهطور دائم در حالت خواب و گیجی و منگی خواهند بود. هدف درمان اینست که شما زندگی شادتری داشته باشید و بهتر بتوانید به فعالیتهای روزمرهی خود برسید. گاهی برخی از داروها باعث خواب و گیجی میشوند. نگران نباشید درصورتی که این موارد اتفاق افتادند به پزشکتان اطلاع دهید. وی بهطور حتم با روشهایی مانند تغییر دوز یا زمان مصرف یا تعویض دارو مشکل را برطرف خواهد کرد.
- افسردگی با دادن انرژی مثبت درمان میشود!
- افسردگی درست مثل بیماری های قلبی یا دیابت یک بیماری است. این تصور که فقط با مثبتاندیشی میتوان افسردگی را درمان کرد مانند اینست که انتظار داشته باشیم فردی که مبتلا به دیابت است با افکار مثبت قند خونش را پایین بیاورد.
- خود فرد باید اراده کند تا به مشکلش غلبه کند!
- هیچکدام از مبتلایان به افسردگی با میل و اراده خودشان بیمار نشدهاند. اگر دست خودشان بود بهطور حتم این احساسات را متوقف میکردند. بیان این مطلب که همه چیز دست خودت است یا خودت باید به خودت کمک کنی میتواند برای بیماران افسرده مضر باشد. با این کار اعتماد به نفس ایشان تخریب و عذاب وجدانشان بیشتر میشود.
- گناه باعث افسردگی می شود!
- یکی از علایم افسردگی احساس گناه نامتناسب است. بیمار خود را به خاطر کوچکترین اشتباهی بهشدت سرزنش میکند. این علامت با درمان بهبود مییابد. پس احساس گناه مفرط و بیدلیل علت افسردگی نیست بلکه علامت آنست.
- افسردگی حالت طبیعی است که در شرایط سخت دچارش می شویم!
- همهی ما در شرایط سخت و تحت فشارهای زندگی دچار غم و اندوه میشویم. اما پس از برطرف شدن مشکلات دوباره نشاط خود را باز مییابیم. اگر میزان ناراحتی ما با مشکلاتمان متناسب نباشد و یا مدتی پس از رفع آن مشکلات بهبود نیابیم بهطور حتم دچار بیماری شدهایم و باید به روانپزشک مراجعه کنیم.
- افسردگی برای افراد ضعیف است!
- هیچ کس از افسردگی در امان نیست. افراد موفق زیادی هستند که در طی زندگی خود افسردگی را تجربه کردهاند. احساس ضعف شخصیت، ناتوانی و بیارزشی نیز از علایم افسردگی هستند که با درمان بهبود مییابند.
- افسردگی همیشه به دنبال مشکلات ایجاد می شود!
- در بسیاری از موارد بدون هیچ عامل آشکارسازی افسردگی آغاز میشود. گاهی اوقات خانواده افراد افسرده به ایشان میگویند تو که مشکلی نداری! چرا افسرده شدهای؟ این نگرش همانطور که گفته شد اشتباه است و بیان این سؤالات باعث تخریب بیشتر اعتماد به نفس شکنندهی افراد افسرده میشود.
- حرف زدن و سؤال کردن در مورد افسردگی و خودکشی باعث بدتر شدن شرایط میشود!
- اجازه دهید فرد افسرده مشکلاتش را بگوید. هنگام گریه کردن منعش نکنید. افراد افسرده در معرض خطر خودکشی هستند. بهآرامی و همدلانه این مسأله را از ایشان بپرسید. نگران نباشید! بررسی افکار خودکشی باعث افزایش احتمال آن نمیشوند. می توانید از سؤالات زیر استفاده کنید و اگر پاسخ بیمارتان مثبت بود به روانپزشک اطلاع دهید: آیا گاهی شده است که با خود بگویی زندگی بیارزش است؟ آیا گاهی شده است که با خود بگویی اینجا آخر خط است؟ آیا گاهی شده است که با خود بگویی کاش میمردم؟ آیا گاهی شده است که به خودکشی فکر کنی؟ نترسید! سوالات فوق را از بیمارتان بپرسید. به خاطر افکار خودکشی وی را سرزنش نکنید. به او بگویید که متأسفم که حالت اینقدر بد است. از او بپرسید که چه کاری از من ساخته است؟ و تشویقش کنید تا این افکار را با درمانگر خود مطرح کند.
- افسردگی بیماری زنان است.
- میزان خودکشی مردان به علت افسردگی 4 برابر زنان است. پس این تفکر کلیشهای که افسردگی بیماری زنانه است کاملا اشتباه است.
سؤالات متداول در مورد افسردگی
- اختلال افسردگی چیست؟
- اختلال افسردگی یک اختلال خلقی است که با احساس مداوم غم و اندوه، از دست دادن علاقه و سایر علائمی که در زندگی روزمره اختلال ایجاد می کند، مشخص میشود.
- علایم شایع افسردگی چیست؟
- علائم شامل غم و اندوه مداوم، خستگی، تغییرات خواب، تغییر اشتها، از دست دادن علاقه به فعالیت ها، احساس بی ارزشی و مشکل در تمرکز است.
- تشخیص افسردگی چگونه است؟
- تشخیص افسردگی بر اساس مصاحبه و معاینهی بالینی توسط روانپزشک و بر اساس معیارهای DSM5 انجام میشود.
- عوامل خطر افسردگی چیست؟
-
- افسردگی اغلب در نوجوانان، 20 یا 30 سالگی شروع می شود، اما ممکن است در هر سنی رخ دهد.
- زنان بیشتر از مردان به افسردگی مبتلا می شوند، اما این ممکن است تا حدی به این دلیل باشد که زنان بیشتر به دنبال درمان هستند.
- برخی از ویژگیهای شخصیتی مانند عزت نفس پایین و بیش از حد وابسته بودن، انتقاد از خود و …
- رویدادهای آسیبزا یا استرسزا، مانند سوء استفاده فیزیکی یا جنسی، مرگ یا از دست دادن یکی از عزیزان، داشتن یک رابطهی دشوار، یا مشکلات مالی.
- داشتن خویشاوندان خونی با سابقهی افسردگی یا اختلال دوقطبی، اعتیاد به الکل.
- سابقهی سایر اختلالات سلامت روان، مانند اختلال اضطراب، اختلالات خوردن یا اختلال استرس پس از سانحه.
- سوء مصرف الکل یا مواد مخدر تفریحی.
- بیماری طبی جدی یا مزمن، از جمله سرطان، سکتهی مغزی، درد مزمن یا بیماری قلبی
- مصرف برخی داروها، مانند برخی از داروهای فشار خون بالا یا قرصهای خواب (قبل از قطع هر دارویی با روانپزشک خود مشورت کنید)
- درمان افسردگی چگونه است؟
- درمان اغلب یا توجه به ویژگیهای بیمار ترکیبی از درمان دارویی و رواندرمانی و یا استفاده از تجهیزات و ابزارهایی مانند الکتروشوک مغزی و تحریک مغناطیسی مغز خواهد بود.
- آیا برای درمان افسردگی بستری لازم است؟
- در برخی موارد لازم است بیمار افسرده بستری شود. افسردگی اگر همراه با افکار خودکشی باشد میتواند یک اورژانس سلامت روان محسوب شود و ممکن است نیاز به بستری داشته باشد.
- شوک مغزی برای افسردگی مناسب است؟
- شوک مغزی یک درمان مؤثر و امن برای بیماران افسرده است که میتواند با پاسخ سریعی همراه باشد.
- کاربرد طب سنتی در افسردگی جیست؟
- روشهای طب سنی بهطور عمده جزئی از درمان استاندارد افسردگی محسوب نمیشوند. لطفا قبل از پذیرش و درمان سنتی حتماً با دکتر ترابی مشورت کنید. این باور که داروهای طب سنتی امن و بدون عارضه هستند درست نیست. علاوهبر این درمان طب سنتی اگر منجر به تأخیر در درمان استاندارد شود میتواند خسارات جبراننشدنی به شما وارد شود.